از مشکلات سکویی بسازیم
کشاورزی الاغ پیری داشت که یه روز اتفاقی میفته تو ییک چاه بدون آب . کشاورز هر چه
سعی کرد نتونست الاغ رو از تو چاه بیرون بیاره .برای اینکه حیون بیچاره زیاد زجر نکشه
کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتن چاه روبا خاک پر کنن تا الاغ زود تر بمیره و زیاد زجر
نکشه .
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هربار خاکهای روی بدنش رو می
تکوند و زیر پاش می ریخت و وقتی خاک زیر پاش بالا میآمد سعی میکرد بره روی خاک
ها .
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغبیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به
بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه یچاه رسید و بیرون اومد .
خاکها بر سر ما ریخته می شوند.
و ما مثل همیشه دو انتخاب داریم:
اول اینکه اجازه دهیم مشکلات زندگی مثل تلی از مشکلات ما را زنده به گور کنند.
دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود
همیشه در روی سکو جای خالی هست از کجا معلوم خداوند آن را برای شما نگذاشته است...
(yashasin)
(yashasin)
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 9:25 توسط دانشجویان دانشگاه آزاد
|